سلام آینازم... بالاخره بعد از یک ماه تاخیر و عدم دسترسی به وبلاگت .. با کمک عمو داوود (بابای ملیسا جون) که دستش هم درد نکنه تونستیم وبلاگت رو به روز کنیم.. یک سال از آمدنت گذشت عشقم . این یک سال بهترین روزهای زندگیمون بود . با اتفاقات خوب و بد .. انشااللاه که صد سال زنده باشی و شاد زندگی کنی. آیناز عزیزم امسال تولدت در ماه محرم و صفر بود و ما نتونستیم جشن باشکوهی برگزار کنیم . و به همین خاطر یک جشن کوچولو موچولو گرفتیم . و فقط کوچولوها دعوت بودند . و تم تولدت را هم کفشدوزک انتخاب کردیم .و خیلی هم با مزه شد. همونی شد که میخواستم ... خلاصه این که...